حضور آقایان در شوی لباس زنانه!!!+عکس
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 14:14 | بازدید : 191 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 این روزها تب و تاب شوی لباس به صورت زیر زمینی افزایش پیدا کرده است تا تولید کنندگان مد در کشور بتوانند بازار مد تابستان را در قبضه خود در بیاورند.

بر اساس این گزارش خانه مد ایران اقدام به برگزاری نمایشگاه مد مانتوهای ورزشگاهی ایران کرده است.

این مانتوها با اقتباس از رنگ پرچم ایران و پیراهن طراحی شده برای تیم ملی فوتبال ایران٫ به علاقه‌مندان عرضه شده است.

اسم چهار مانتوی طراحی شده در خانه مد ایران آرک ایرانی، مانتوزا، پانچویوز و مانتویوز است.

نکته قابل توجه در این شوی مانتو حضور گسترده آقایان در این نمایش است در حالی که تا پیش از این ورود آقایان به نمایش های لباس های زنانه ممنوع بود.

ویژگی دیگر این نمایش مانتو های ورزشی استفاده از پرچم ایران در این لباس ها بود به طوری که یکی از مانتو های کاملا پرچم ایران بود با این تفاوت که به جای علامت الله از علامت یوزپلنگ استفاده شده بود.

اگرچه یوزپلنگ ایرانی از جایگاه بالایی برخوردار است اما قطعاً نمی توان به این بهانه پرچم کشورمان که هویت ملی و دینی ماست را تا حد یک مانتو پایین آورد و علامت الله را در میان آن حذف کرد.

در این شوی مانتو همه مدل ها با پوشیدن ساپورت پرچم ایران را به به شکل مدلی درآورده و بر تن خود پیچیده اند. 

امید است مسئولین فرهنگی کشور نسبت به برگزاری شو های لباس دقت بیشتری داشته باشند تا مبادا به فرهنگ اسلامی و ایرانی کشور لطمه ای وارد شد.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


جنجال در مترو به خاطر دختر مورد علاقه
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 14:12 | بازدید : 206 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

پسر ساکن آمریکا که به خاطر دختر مورد علاقه‌اش ایستگاه مترو را بهم ریخت،‌ به دادسرا فرستاده شد.

 ساعت 19 و 40 دقیقه، چهارم تیر ماه ماموران کلانتری 126 تهرانپارس از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی تهران بزرگ از یک مورد درگیری بر روی سکوی شمالی ایستگاه متروی شمالی تهرانپارس مطلع و جهت همکاری با عوامل حراست متروی تهرانپارس بلافاصله در موقعیت حاضر و به بررسی پرداختند.
 
در بررسی های پلیسی و تحقیق از عوامل حراست ایستگاه مشخص شد ، دقایقی قبل برابر اعلام اتاق کنترل مترو فردی به عنوان آرمان 23 ساله اقدام به ورود به حریم ریلی، عربده کشی، ایجاد رعب و وحشت و بر هم زدن نظم عمومی کرده است، که این کار موجب قطع برق و ایجاد ازدحام جمعیت و تاخیر در حرکت قطارها شده است.
 
سپس ماموران در اقدامی ضربتی متهم را بازداشت و از داخل تونل بیرون آورده و به اتاق حراست منتقل کردند
 
متهم در اتاق حراست در حالی که ماموران را تهدید می کرد، گفت: من 16 سال است که در آمریکا زندگی می‌کنم و به خاطر ازدواج با دختر مورد علاقه‌ام به ایران آمدم و امروز او را در ایستگاه مترو پیدا کردم ولی او به درخواست من جواب رد داد و من نیز دست به چنین اقداماتی زدم.

سپس دختر مورد علاقه آرمان که نازنین نام داشت به اتاق حراست دعوت شد و او نیز با تائید گفته‌های آرمان به عنوان شاهد به همراه پسر تبهکار به کلانتری منتقل شد.

سرهنگ علیرضا ناصری نژاد رئیس کلانتری 126 تهرانپارس با تائید این خبر به باشگاه خبرنگاران، گفت: پس از تشکیل پرونده متهم جهت سیر مراحل قانونی به دادسرا فرستاده شد.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


برخورد نیروی انتظامی با روزه خواری
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 14:9 | بازدید : 195 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

شروع ماه مبارک رمضان، پلیس تهران بزرگ طرح ویژه برخورد با تظاهر به روزه خواری را در اماکن عمومی پایتخت به اجرا گذاشته است.  
 
به گزارش روز شنبه مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، ماموران موتورسوار و خودرویی پلیس پایتخت با هرگونه تظاهر به روزخواری از جمله استعمال دخانیات برخورد می کنند. 
 
ماموران پلیس اماکن تهران بزرگ ضمن بازدید از اغذیه فروشان در نقاط مختلف شهر نسبت به برخورد با واحدهای صنفی متخلف این حوزه و پلمپ آنها اقدام می کنند. 
 
سرهنگ ˈعلیرضا محرابیˈ رییس پلیس امنیت تهران بزرگ در این باره گفت: تسهیلات ویژه ای برای اغذیه فروشان، طباخی ها و حلیم فروشی ها در نظر گرفته شده است، بدین صورت که این صنوف می توانند از اذان مغرب تا سحر به فعالیت های صنفی خود ادامه دهند. 
 
وی با تاکید بر این که برابر دستور صادره با فعالیت غیرمجاز اغذیه فروشی ها در تهران به طور جدی برخورد می شود، اظهار کرد: مامورین پلیس پایتخت با هرگونه تظاهر به روزه خواری به طور جدی برخورد کرده و با توجه به هماهنگی های به عمل آمده با مقام محترم قضایی خودروی افرادی که تظاهر به روزه خواری کنند، توقیف می شود. 
 
وی همچنین از تامین امنیت بوستانها، مراکز فرهنگی، تفریحی و مذهبی تهران پس از افطار در ماه مبارک رمضان خبر داد و گفت: برابر تدابیر اتخاذ شده مامورین پلیس تهران با گشت های پیاده و موتور سوار تامین امنیت این مراکز را برعهده خواهند داشت. 
 
محرابی افزود: شهروندان تهرانی در صورت مشاهده فعالیت غیرمجاز واحدهای صنفی پذیرایی می توانند مراتب را از طریق شماره 110 به پلیس اعلام تا موضوع در اسرع وقت رسیدگی شود.


 

2zhi9u46z2qf3movbru.jpg

2n0n7rclbuaz1mubw1m3.jpg


37fzwkt2tj3zetuu3e57.jpg
43keza3gikmt2t24jiv.jpg
exwwcwnuyyv0rd9y787.jpg
ga8nzxsyq103qsbrritt.jpg
gef7973363p6or66qvju.jpg
j3yu7oxy26wwdrtwct3.jpg
lo7qfeluahuzgiffjbdp.jpg
nxi8b8smbdibfsfvyqp.jpg
tvldv66m2v0idmlx1pk2.jpg
ulmm6mc6no78kbssx5tr.jpg
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زورگیری شبانه از زن جوان در اتاق خواب
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 14:8 | بازدید : 187 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 دو شرور که اقدام به زورگیری از یک خانواده در نیمه های شب کرده بودند، شناسایی و دستگیر شدند.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در تشریح جزئیات این خبر گفت: در پی مراجعه خانمی به پلیس آگاهی و اعلام اینکه در نیمه های شب در حالی که در خواب بوده دو نفر با شمشیر و قمه وارد منزل وی شده اند و با تهدید به قتل خودش و فرزندانش اموال و گوشی همراهش را سرقت برده اند، بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
 
سرهنگ حسین بیدمشکی اظهار داشت: با توجه به اهمیت موضوع اکیپی ویژه از کارآگاهان اداره مبارزه با سرقت های عنف موضوع را مورد بررسی قرار داده و با دعوت از مالباخته اظهارات وی را اخذ و دستگیری عاملان این سرقت را آغاز کردند.
 
وی تصریح کرد: در همان مراحل ابتدایی فرد مالخری را که اقدام به خریداری دو دستگاه تلفن همراه مسروقه کرده بود را دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند.
 
این مقام مسئول انتظامی ادامه داد: در بازجویی های به عمل آمده از مالخر دستگیر شده یکی از متهمان به نام "امیر" که از سارقان زورگیر و شرور منطقه مشهد بود و سوابق کیفری متعددی را در پرونده خود داشت، شناسایی و در اقدامی غافلگیرانه دستگیر شد.
 
کارآگاه بید مشکی افزود: پس از دستگیری متهم و بازجویی های به عمل آمده، دومین متهم نیز به نام "اصغر" که او نیز از افراد شرور و خطرناک منطقه بود، شناسایی و ماموران جهت دستگیری وی به سمت مخفیگاهش اعزام شدند.
 
به گفته رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی،  اصغر که با دیدن ماموران قصد فرار ار طریق پشت بام را داشت دستگیر و در بازرسی به عمل آمده از منزل او تعداد دو قبضه شمشیر و قمه کشف و ضبط شد.
 
وی با بیان اینکه متهمان در بازجویی های به عمل آمده صراحتا به بزه انتسابی معترف شدند، خاطر نشان کرد: در زمان دستگیری متهمان تعدادی از اهالی محل نیز با مراجعه به ماموران و شکایت از آنان اظهارات خود را اعلام و علت اینکه تاکنون به مراجع قضایی مراجعه نداشتند را شرارت و زورگیری‌های آنان و تهدید های انجام گرفته بیان داشتند.
 
گفتنی است، متهمان با تکمیل پرونده به دادسرا منتقل شدند.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


از اجیر کردن 320 موتوری برای پس گرفتن زمین تا چاقوکشی به خاطر احساسات ظریف
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 14:4 | بازدید : 201 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

به یاد می‌آورد که پدرش را به‌خاطر او کشته‌اند و پیرمرد پیش از آنکه سرش را بگذارد به چشمانش خیره شده و گفته است: «از همه بچه‌هام راضی‌ام، الا تو.» و این حرف مثل پتک توی سرش خورده و هنوز منگ «آقِ پدر» است.

اگر حرف نزند، دهانش معلوم نیست؛ انبوهی از موهای مشکی و یکدست با خمی ملایم از زیر بینی کشیده و قوس‌دارش رُسته و روی لب پایین ختم شده است و مانند مشتی بسته دهان را در دل خود پنهان کرده است، اما وقتی حرف می‌زند، وقتی می‌خندد، مشتش باز می‌شود و دندان‌هایی درشت و زرد بیرون می‌افتند.

صدایش بی‌پروا و دورگه است. گاهی با انگشت شست و اشاره، کف دور لب‌ها را می‌چیند و انگار خط خاطره‌ای را در یادش دنبال کند، چشمانش را به جایی که هیچ جا نیست، می‌دوزد. می‌گوید از 15سالگی پای رفیق بد و زغال خوب نشسته و همان زمان‌ها دستش با چاقو آشنا شده است. کمی بعد ترک مردی را که رفت‌و‌آمدهای نامربوط به محله‌شان داشته را «کاردی» کرده و از هول این خط و خون، پاهایش برای اولین‌بار، راه فرار را تجربه کرده‌ است.

به یاد می‌آورد که پدرش را به‌خاطر او کشته‌اند و پیرمرد پیش از آنکه سرش را بگذارد به چشمانش خیره شده و گفته است: «از همه بچه‌هام راضی‌ام، الا تو.» و این حرف مثل پتک توی سرش خورده و هنوز منگ «آقِ پدر» است.

یک سالی را در طویله زندگی کرده و بعد رفته است دنبال «شرخری». چند سال بعد، بد کتک می‌خورد و وقتی جنازه یکی از رفقایش را می‌اندازند پیش چشمانش، حالش بد می‌شود، آنقدر بد که کارش می‌کشد به بیمارستان روانی و سه ماه بستری می‌شود و... .

گفت‌وگوی ما با مردی است که حالا 40سال را رد کرده است، روی سر و صورتش جابه‌جا موی سپید روییده و به گفته خودش از شر و شور افتاده و سر عقل آمده است و سراغ خلاف نمی‌رود، اما «حقمو با روش خودم می‌گیرم و اگه پا بده گاهی شرخری هم می‌کنم.»

برای این کار هم دو دلیل دارد؛ «من کار مردم‌رو راه میندازم، ثواب هم داره، اصلا یه جورایی کار خیرِ.» و دیگری اینکه «گرگ همیشه گرگ است!»

از اجیر کردن 320 موتوری برای پس گرفتن زمین تا


 اگه موافقی از دوران کودکی و خانواده‌ات شروع کنیم.

خانواده، بخوام خلاصه بگم، 24تا داداشیم و هفت‌تا خواهر از هفت‌تا مادر. من بچه زن هفتم بابامم.

 درس هم خوندی؟

دو کلاس.

 چرا ادامه ندادی؟

چون علاقه نداشتم، نمی‌کشیدم. اون زمان مثل الان نبود، کسی که درس نمی‌خوند سریع می‌فرستادنش سرِ کار، منم می‌رفتم دنبال گله، چوپان بودم، اینو همیشه با افتخار گفتم.

 چی شد که رفتی سراغ شرخری؟

موقعی که زندگی رو آدم فشار میاره، وقتی اعتیاد‌ داری، وقتی بی‌پولی، دست به هزارتا کار می‌زنی. شما حساب کن یه بابایی که سر گذر وایساده، مستاجره، سه‌تا بچه داره و اعتیادم داره، باید نون ببره خونش. حالا باید چیکار کنه وقتی کار نیس؟ یا می‌ره دزدی یا می‌ره چک نقد کنه دیگه.

 یعنی شما هم از مجبوری افتادی توو خطش؟

آره، منم از مجبوری افتادم توو خط، وگرنه هیچ‌کس سر بی‌دردشو به درد نمیاره و دنبال دردسر نمی‌گرده.

 هرکی مجبور بود باید بره دنبال این کار؟

دیگه بعضیا می‌رن.

 یعنی الان برای نون شب موندی که می‌ری دنبال شرخری؟

اولندش الان دیگه زیاد نمی‌رم پی این کار و شرخری شغل دوم منه و مثه بقیه کار می‌کنم و پول درمیارم. دومندش الان وضعم بد نیست، خونه و ماشین دارم، هرچند قیمتی نیستن. این کارو، تفننی، اگه پا بده سفارش قبول می‌کنم.

 خب، شما که الان وضعت خوبه و شغل هم‌ داری چرا هنوز شرخری می‌کنی؟

آدمی که نون این کارو خورد، سخت می‌شه بذاره کنار، اصلا شاید غیرممکن باشه براش. بعضیا مثه لَته (دستمال کهنه) بنزینین، همیشه احتمال خطرشون هست، هزار رقم احتمال داره جرقه بخورن و آتیش به پا کنن. به‌عنوان مثالش من خودم وقتی معتاد بودم سیم جوش رو دیدم، مغزم جرقه خورد، با خودم گفتم عجب سیم خوب و باریکیه، جون می‌ده برای دودگرفتن. پول شرخری و یه‌سری کارا هم این‌طوریه دیگه، می‌ره توو مخ آدم.

 برگردیم به بحث اصلی، از اولین تجربه شرخری‌ا‌ت برام بگو؟

چن وقتی بود زن گرفته بودم، پول‌مول نداشتم. رفتم تهران واسه کار، بعد چند وقت برگشتم مشهد، اومدم «چاهشک» (یکی از روستاهای اطراف مشهد) و توو یه مغازه زندگی کردم، بعد یه بنده‌خدایی اومد گفت «یه خونه‌باغ دارم که گوسفندام توشه، گوسفندامو بیرون می‌کنم، تو اسباباتو بیار اونجا.» یه سالی رفتم اونجا زندگی کردم، طویله گوسفنداش بود. ننگم هم نمی‌کنه. بعد یه سال همون یارو که طویله‌رو به هم داده بود، اومد و گفت «ما با فلانی دعوا داریم، هستی.» گفتم «ها که هستم.» دعواشون سر چند هکتار زمین بود که ظاهرا یارو از چنگش درآورده بود. خلاصه من بودم و یه خدابیامرز دیگه که بعدنا اعدامش کردن. با طرفا درافتادیم، اونا کم آوردن و بعد زمینارو گرفتیم. روز بعدش همون یارو که سفارش داده بود، صدمتر زمین، هفت‌شاخه آهن، 50کیسه سیمان و هفت،‌هشت تا ماشین آجر برام خالی کرد و منم همون‌جا خونه ساختم. این قضیه مال 17سال پیشه. بعد از مدتی قمار زدم و 800هزارتومن باختم. قرار شد پول طرفو بدم که نتونستم، خونه‌رو گذاشتم واسه فروش به چهارمیلیون‌و20. شب رفتم یه جایی و مواد ‌کشیدم. بعد نفهمیدم چی شد و خونه‌رو به یک‌و500 از چنگم درآوردن. خلاصه 800تومن دادم به قرضم، 700تومن دیگه‌رو هم توو 10روز توو قمار باخت دادم. بعد این جریان بود که زنم یه سکته ناقص زد و رفت خونه باباش و منم افتادم پی این کار.

 چرا قبول کردی؟

توو طویله زندگی می‌کردم، بنده خدا به هم جا داده بود، بعدشم گف «بهت زمین می‌دم بیا وایسیم جلوی اینا.» منم به‌خاطر اینکه واسه زن و بچم یه سرپناه درست کنم این کارو کردم، ولی بعدش ادامه پیدا کرد، تو جای من بودی این کارو نمی‌کردی؟

 شما که یه سرپناه می‌خواستی و اون‌رو هم به دست آوردی، دیگه چرا ادامه دادی؟

این مدل پول‌خوردن اینطوریه، یه بار که مَزَش رفت زیر دندون کسی، اگه پنج‌سال هم بگذره و توبه کرده باشه و یه مورد دیگه بخوره به پستش، امکانش خیلی زیاده که بره سمتش. گذشته از این حالم هم زیاد خوب نبود، چند تا پرونده توو بیمارستان روانی دارم و بعضی وقتا نمی‌فهمیدم چیکار می‌کنم. یه وقت می‌دیدی سه‌ماه از خونه می‌زدم بیرون و خودم نمی‌فهمیدم کجا بودم و چیکار کردم. خوب با این حال و احوال که نمی‌شد کار درست و حسابی داشت.

 مادرزادی بود؟

نه، دو تا دلیل داشت؛ یکیش اینکه تصادف کردم. قبل از اون، حدود 20سال پیش بی‌گناهِ بی‌گناه یه کتک بد خوردم. جنازه رفیقمو انداختن جلو چشام، اون صحنه‌رو که دیدم ریختم به‌هم، ترسیدم، بدجور به‌هم شوک وارد شد و از همون موقع مغزم به هم ریخت. بردنم بیمارستان روانی بستریم کردن. از بیمارستان که مرخص شدم، بعد چن وقتش داماد شدم. بعدش که بیشتر به هم ریختم واسه این بود که یه هفته بعد از اینکه عقد کردم، گرفتنم بردنم زندان ارومیه، 9ماه زندان ارومیه بودم. الان بهترم، امام‌رضا(ع) شفام داد. زنم نذر و نیاز کرد، ‌دارو دوا هم مرتب خوردم و می‌خورم و دو، سه‌سالیه که بهتر شدم.

 زندان واسه چی؟ اونم ارومیه؟

از سربازی فرار کرده بودم، ولی همون 9ماه زندانی بیشتر داغونم کرد، فشار عصبی زیادی داشتم. سه‌سال درگیر خدمت بودم، آخرم خدمت‌رو تموم نکردم و چند سال پیش بود که معافی خوردم و بالاخره کارت گرفتم.

 چرا فرار می‌کردی؟

دیگه بعضیا مثل من سادیکس (سادیسم) فرار دارن. منم نمی‌تونستم خدمت کنم.  

 برگردیم به بحث کار و کاسبی، تا حالا چند تا چک نقد کردی؟

والا حسابش که از دستم دررفته.

 الان مظنه بازار چطوره؟ چند درصد از چک‌رو برمی‌داری؟

من به نرخ بازار کاری ندارم، خودم نرخ تعیین می‌کنم، مثلا پنج‌میلیون‌تومن مبلغ چک باشه، یه‌تومن می‌گیرم نقد می‌کنم. اخلاقم اینطوریه دیگه.

  برا چک نقدکردن آدم می‌فرستی یا خودت می‌ری؟

نه، خودم می‌رم، اصلا باس خودم برم، کسی نمی‌تونه کار منو انجام بده. زیادم دنبال کارای گنده و پردردسر نمی‌رم که آدم لازم داشته باشه.

 تا حالا چکی هم بوده که نتونی نقدش کنی؟

نه، مورد این‌جوری نداشتم، فقط یکی بود شبانه فرار کرد و رفت اسفراین (از شهرهای استان خراسان). البته صاحاب چک نصف پولی که برای نقدشدن چک قرار گذاشته بودیم، به هم داد.

 کسی‌رو هم با چاقو زدی برای چک نقدکردن؟

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


افشای راز گم شدن یک مرد پس از ۷سال
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 14:0 | بازدید : 241 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )
خواهر و برارد در شکایت خود به ماموران گفتند: «پدرمان را از سال 86 ندیده‌ایم. او جدا از ما زندگی می‌کرد و سه سال است که از وی بی‌خبر هستیم. وقتی از همسرش سوال می‌کنیم چه اتفاقی افتاده می‌گوید او به خارج سفر کرده ‌است.» خواهر و برادری مهر سال 89 به ماموران پلیس کرج مراجعه کردند و مدعی شدند پدرشان گم شده ‌است. آنها در شکایت خود به ماموران گفتند: «پدرمان را از سال 86 ندیده‌ایم. او جدا از ما زندگی می‌کرد و سه سال است که از وی بی‌خبر هستیم. وقتی از همسرش سوال می‌کنیم چه اتفاقی افتاده می‌گوید او به خارج سفر کرده ‌است.» فرزندان این مرد توضیح دادند: «سال80 بود که سیمین وارد زندگی پدرمان شد و پدرمان با او به صورت صیغه‌ای ازدواج کرد بعد از چند سال مادرمان به صورت توافقی از پدرمان جدا شد و ما هم با مادرمان زندگی می‌کردیم. در این مدت با پدرمان ارتباط داشتیم و او را می‌دیدیم اما سه سال است که هر بار به سراغ پدرمان می‌رویم سیمین می‌گوید او به خارج‌ رفته‌ است و با کسی هم در تماس نیست امکان نداشت پدرمان جایی برود و به ما خبر ندهد او اصلا درباره خارج‌رفتن صحبت هم نکرده‌ بود.» ماموران، سیمین را برای به‌دست‌آوردن اطلاعات بیشتر مورد بازجویی قرار دادند. او گفت: «سال 80 بود که شوهرم رحیم به اتفاق همسر اولش به خواستگاری من آمد و ما به صورت صیغه‌ای با هم ازدواج کردیم چهارسال بعد همسر اول شوهرم که با من خیلی بد شده‌ بود از او جدا شد و رفت. رحیم هم من را عقد دایم کرد چون ما یک بچه‌ داشتیم. بعد از آن بچه‌هایش دیگر سراغش نیامدند و هیچ خبری از آنها نشد. شوهرم از این موضوع ناراحت بود اما به روی خودش نمی‌آورد تا اینکه سه‌سال قبل گفت می‌خواهد برای کار به خارج برود. مبلغی پول در بانک گذاشت تا سود آن را بگیرم و امرار معاش کنم. از آن به بعد هم دیگر با من تماس نگرفته‌ و نمی‌دانم کجاست.» این زن گفت: «شوهرم قبلا هم به ژاپن رفته بود و مدتی در آنجا کار می‌کرد. او به من گفت این بار نیز از ترکیه به ژاپن می‌رود. البته شوهرم در این مدت نه پولی برایم واریز کرده و نه تماسی داشته ‌است و من دقیقا نمی‌دانم او کجاست.» بررسی زندگی شخصی این زن فاش کرد او از مدتی قبل با شوهرش اختلافات شدیدی پیدا کرده ‌بود و حتی کار به درگیری رحیم با خانواده همسرش کشیده شده و رحیم یکی از برادران سیمین را کتک زده و از خانه بیرون کرده بود. ماموران همچنین متوجه شدند خودرویی که به نام مقتول است توسط پلیس توقیف شده ‌است. آنها وقتی در این خصوص تحقیق کردند فهمیدند خودرو در اختیار مردی به نام احمد بود. به همین دلیل احمد مورد بازجویی قرار گرفت و اعتراف کرد توسط سیمین و مردی به نام شایان اجیر شد تا رحیم را بکشد و این خودرو هم دستمزدش بود. احمد گفت: من با شایان دوست بودم او به من گفت زنی به نام سیمین می‌خواهد شوهرش را بکشد و گفته هرکسی قبول کند این کار را انجام بدهد به او هشت‌میلیون‌تومان دستمزد می‌دهد. من هم قبول کردم روز حادثه سیمین و شایان، رحیم را که مردی مسن بود به باغ برادر من آوردند وقتی با ماشین وارد باغ شدند من دست‌وپای رحیم را بستم و با طناب خفه‌اش کردم. آنها جسد مقتول را با ماشین خودش بردند قرار شد شایان جسد را در جاده‌ای دورتر از کرج رها کند. آنها بعد از اتمام کار ماشین را به عنوان دستمزد به من دادند.» شایان و سیمین پس از ثبت اعترافات احمد بازداشت شدند و مشخص شد آنها از سال‌ها قبل با هم رابطه‌ داشتند و همین رابطه هم انگیزه‌ای برای اختلاف و قتل رحیم بود. سیمین که همچنان سعی داشت واقعیت را پنهان کند به ماموران گفت: «من هیچ نقشی در این قتل نداشتم شوهرم گفته ‌بود به خارج می‌رود و من اصلا خبر نداشتم او با کسی اختلاف دارد.» وقتی فهرست مکالمات تلفنی شایان و سیمین گرفته‌ شد و به اثبات رسید که آنها با هم رابطه داشتند سیمین ادعای تازه‌ای را مطرح کرد و گفت: «بارها دخترم را تهدید کردند و گفتند او را می‌فرستیم جایی که شوهرت رفته‌ است من هم مجبور شدم ماشین رحیم را به آنها بدهم. وقتی ماشین توقیف شد چون پلیس به دنبال جزییات بود ترسیدم برای آزادکردن آن به پارکینگ بروم چون ماشین به نام شوهرم بود و وکالتی آن را به احمد منتقل کرده‌ بودم.» سیمین در حالی اتهام قتل را انکار می‌کرد که شایان هم به جرم خود اعتراف کرد و پرونده برای محاکمه به شعبه71 دادگاه کیفری‌ استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان درخواست خود را خواند و اولیای‌دم خواستار مجازات قصاص شدند احمد در جایگاه قرار گرفت و یک‌بار دیگر گفته‌های خود را درباره قتل تکرار کرد. او گفت سیمین و شایان وی را اجیر کرده ‌بودند. متهمان دیگر در دادگاه دخالت در این قتل را قبول نکردند. در نهایت هیات قضات احمد را به‌دلیل ارتکاب قتل به قصاص و به اتهام سرقت به سه‌سال حبس و شلاق محکوم کردند. دو متهم دیگر نیز به‌دلیل معاونت در قتل به 15سال حبس محکوم شدند. همچنین شایان به‌خاطر سرقت به سه‌سال حبس و پنج‌سال تبعید محکوم شد. سرانجام این احکام به‌جز مجازات سرقت در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفت و از آنجایی که اتهام سرقت دو متهم مورد ایراد دیوانعالی قرار گرفت، پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 74 دادگاه کیفری فرستاده ‌شد. روز گذشته قرار بود شایان و احمد یک‌بار دیگر به اتهام سرقت محاکمه شوند که به‌دلیل اعزام‌نشدن از زندان وقت جلسه تجدید شد.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هتک حرمت گروهی در جنگل
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 13:57 | بازدید : 252 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

دختر نوجوان، در حالی که عریان در کنار جاده فرار می‌کرد،توسط پلیس بزرگراه نجات یافت.

این حمله قبل از ساعت 09:00 روز جمعه در زمین های جنگلی، در نزدیکی رودخانه ای در جنوب انگلستان رخ داده است. به گفته پلیس برکشایر، این دختر نوجوان، مورد تجاوز گروهی قرارگرفته و درحالیکه عریان در کنار جاده فرار می‌کرد،توسط  پلیس بزرگراه نجات یافت.

در پی بررسی کارآگاهان پس از نجات قربانی مشخص شد، این قربانی 17 ساله  در حالی که  پیاده به سمت رودخانه در حرکت بوده ، توسط گروهی افراد شرور ربوده شده و در وسط جنگل مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرد. کارآگاهان متجاوزان را از روی نقشه ها و شماره پلاک ماشین شناسایی کرده و موفق به دستگیری 5 تن از آنها در نزدیکی رودخانه ای به نام جشن شدند.

کارآگاه بازرس نیکولا هاردلی گفت: به دلیل شرایط روحی بد این قربانی، ما هنوز نتوانستیم به جزئیات بیشتر حادثه و یک تصویر کامل از آنچه اتفاق افتاده است، برسیم. اما چیزی که می دانیم این است که این حادثه، در یک منطقه پوشیده از درخت بوده و توسط چند مرد صورت گرفته است. گفتنی است مردم انگلستان از ناامنی در شهر‌هایشان خشمگین شده اند و از دست پلیس نیز کاری ساخته نیست.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تفریح عجیب دختران کره ای + تصاویر
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 13:55 | بازدید : 230 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

هر چند به نظر احمقانه است ولی دختران نوجوان کره ای اینطور فکر نمی کنند. این نوجوانان کیف های مدرسه خود را با وجود توانایی مالی فقط برای زیبایی وجلب توجه با استفاده از پوست و پاکت انواع خوردنی ها تهیه می کنند.

کافی است به یکی از آنها کیک، بیسکوئیت یا چیپس تعارف کنید حتما از شما درخواست پوست آن را هم خواهند کرد. با چسباندن این پاکت ها در کنار هم کیف و ساک های مدرسه برای خود درست می کنند و برای خود نمایی آن را به مدرسه می برند. احتمالا هر چه کیفشان عجیب تر باشد از نظر آنها جالب تر است.







|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مرگ دردناک یک کارگر در استخر قیر
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 13:52 | بازدید : 252 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

فرمانده انتظامی شهرستان محلات گفت: سقوط در استخر قیر کارخانه تولید ایزوگام در این شهرستان جان کارگر 23 ساله را گرفت.

به گزارش گروه اجتماعی مشرق، سرهنگ «فرامرز گودرزی» افزود: این کارگر هنگام کار دچار سانحه شد و با سقوط در استخر قیر، به داخل دستگاه پمپاژ کشیده و سرش از تن جدا شد.

وی گفت: کارشناسان اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی، علت این حادثه را رعایت نشدن اصول ایمنی و استفاده از تجهیزات نامناسب با نوع کار عنوان کردند. 

سرهنگ گودرزی افزود: کارفرمایان باید رعایت نکات ایمنی و کارگاهی را جدی بگیرند تا از تکرار حوادث دلخراش پیشگیری شود.

اکنون شش واحد تولید ایزوگام در شهرستان محلات فعالیت دارند.

در سال جاری این نخستین حادثه کار منجر به فوت در واحدهای تولیدی و صنعتی شهرستان محلات بوده است.

شهرستان محلات واقع در جنوب شرقی استان مرکزی هفت و یک دهم درصد از مساحت استان مرکزی را به خود اختصاص داده و 53 هزار و 381 نفر جمعیت دارد
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عکس/ پسر شيطون محسن چاووشي
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 13:51 | بازدید : 182 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

محسن چاووشي به تازگي تصويري از پسرش زانکو را در صفحه شخصي خود به اشتراک گذاشت و نوشت: من يه بچه شيطون توي کوچه ها بودم .

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 82
بازدید کل : 10425
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان education و آدرس sohaibb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 24
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 12
:: بازدید ماه : 82
:: بازدید سال : 267
:: بازدید کلی : 10425